غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

دختری که نمی ترسد

1393/2/15 0:44
249 بازدید
اشتراک گذاری

همونطوری که گفته بودم این روزها از هیچ چیزی نمی ترسی

وقتی میریم خونه ی آقاجونشون فقط روی میز عسلی ها و صندلی ها ایستادی و راه میری

به خاطر ایجاد امنیت تو، یه میز بزرگ به داخل اتاق خواب منتقل شد

امّا دائم روی شیشه ی میز عسلی ایستادی

چند شب خونه ی آقاجونشون بابایی شیشه رو برداشت تا دیگه نری رو میز امّا تو بازهم متنبّه نشدی و میری تـــوی میز میشینی

وقتی هم میخوای بازی کنی، عجیب و غریب بازی می کنی، مثلاَ همون چند شب پیش با کمک زن عمو سمیرا بادکنک رو میزاشتین تو بولوزت و بازی می کردی

پسندها (1)

نظرات (3)

دایی
15 اردیبهشت 93 21:44
افرین دایی...همین طوری باش بذا بیام سمنان کارای جدیدم بهت یاد میدم که همه رو عاصی کنی
فاطیما(مامان ایلیا)
20 اردیبهشت 93 13:47
آخههههههههههه چراااااااااااااااا؟ چراااااااا این بچه ها نمیترسن!! بابا ما بچه بودیم یکی میگف پخ دو ساعت جوج میکردیم یه جا میشستیم چراااااااااااااااااااااااااااااااا؟!!!!!!!! غزلم از تو بعیده عزیزه دل خاله تو که مظلوووومی ازت بعیده
فاطیما(مامان ایلیا)
20 اردیبهشت 93 13:47
ایلیا از بادکنک میترسه چه کنم با این موضوع خانم دکتر؟