غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

کُـــزِت

1392/12/16 0:59
251 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه شب به فروشگاه رفتیم تا طبق معمولِ هر شش ماه، وسایل مورد نیاز خونه رو بخریم

وقتی وارد شدیم تورو رو صندلی چرخ دستی نشوندیم، درست مثل شهریور ماه

امّا تو دیگه مثل شش ماه پیش، مثل یک پرنسس روی صندلی بند نبودی

اصرار و جیغ که بزاریمت رو زمین تا مثل آدم بزرگا راه بری

وقتی گذاشتیمت رو زمین اوّلش یه کم راه رفتی و موقعیت رو شناسایی کردی

بعد از تحقیق و تفحّص، شروع کردی به هُـــل دادن چرخ دستی

اصرار داشتی که به ما کمک کنی و خودت تنهایی چرخ دستی رو هُل بدی

احتمالاً دیگران فکــر می کردند ما پدرو مادری هستیم که سعی داریم مثل کُــزت ازت کار بکشیم و کُلی دلشون برات سوخته

کزت

وقتی با آرامش راه رو برای دیگران بند آوردی، در مقابل حرص و جوش من لبخند میزنی

کزت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

دايي عباس گلD:-
16 اسفند 92 8:21
نگاش كن چه خنده ای داره حقا كه به خودم رفتي
خاله مریم
18 اسفند 92 20:45
الهی عزیز دلم حدس میزدم مامانت با تناردیه ها نسبتی داشته باشه
فاطیما(مامان ایلیا)
25 اسفند 92 18:17
هه هه برعکس ایلیا اونقد سواری کردن رو دوست داره همینجوری از کنار هرچی رد میشیم میگیره میندازه تو سبد اخر سر میریم حساب کنیم نمیزاره بزاریم رو نوار غلتان میگیره باز میندازه تو سبد
فاطیما(مامان ایلیا)
25 اسفند 92 18:17
من که میدونم به زور از بچه کار کشیدی احتمالا کسی آشنا اونجا بوده واسه توجیح کارت که یعنی من از بچه ام کار نمیکشم این پست رو گذاشتی