غزل و جدّه ی بزرگوار و دوست داشتنی
غزل جون، حاجی ننه جدّه توئه، یعنی مادر بزرگ من. خیلی دوست داشتنی و شیرین زبونه. وقتی تو به دنیا اومدی تو بیمارستان در گوش تو اذان گفت. خدا رحمت کنه حاجی بابا رو. تقریبا 8 ماه پیش از بینمون رفت پیش خدا. اونم خیلی مهربون و مومن و اهل دل بود. من هردوتاشونو خیلی دوست دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی