عصری با زن عموها
یک روز عصر زن عمو سمیرا+ زن عمو حمیده و متین اومدن خونه مون
زن عمو حمیده برای غزل لاک آورد و غزل خیلی خوشحال بود.
سحر هم دخمل آروم و خوبی بود.
متین هم پسر خوب و خندانی بود.
غزل با زن عموها نماز خوند ، کلی هم شادی کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی