بازیهای قشنگ غزل
غزل عزیزم در طول نوزادی سحر، از رفتارای من تقلید میکنه.
مثلا به کلاه قرمزی یا عروسکش، قطره ی ویتامین میده
یا عروسکشو میگیره رو پاهاش
یا بلوزشو بالامیزنه و مثلا به عروسکش شیر میده
و یکی از بازیهای جالب غزل، یک روز پس از جشن روز دختر بود.
یه تیکه کیک از جشن مونده بود، عزیز کیکو داخل یه ظرف کوچولوی دردار گذاشت تا فرداش غزل بخوره
صبح بعد از صبحانه کیک و شمع رو دادم به غزل
رفت روی تختش، عروسکاشو دوروبرش ریخت
ازم خواست شمعشو روشن کردم و با عروسکاش تولد کوچولو گرفت
شعر تولد هم خودش میخوند
شمعو خود غزل فوت کرد و بعد سریع کیکو خورد
از بین عروسکاش
کلاه قرمزی رو یه جور خاص و زیاد دوست داره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی