و امّــــا آغاز سال نود و چهار
...
و این سوّمین سال نویی هست که تو در کنار مایی
سال اوّل در سه ماهگی تو
سال دوم در پانزده ماهگی تو:
و امسال در بیست و هفت ماهگی ( دو سال و سه ماهگی) تو
و خداروهزار مرتبه شکر که سه ساله که وجود و حضور تو، برکت سفره ی هفت سین ماست.
امسال لحظه ی سال تحویل نیمه شب بود( ساعت دو و پانزده دقیقه) و من و تو خونه خواب بودیم و بابایی رفته بود امامزاده یحیی(ع)
امسال سال تحویل مقارن بود با شهادت حضرت فاطمه(س) و به همین دلیل تندیس حضرت فاطمه(س) رو بر سفره ی هفت سینمون گذاشتیم.
و این عکس سفره ی هفت سین رو، صبح روز اوّل عید گرفتیم.
شب سوم عید، که شب شهادت حضرت فاطمه(س) بود، به اتّفاق عزیز و باباجون به قم رفتیم.
خداروشکر تو خیلی در سفر شارژ و اکتیو بودی و با شیرین زبونی هات بهمون روحیه میدادی.
این عکس تو در حرم حضرت معصومه است:
این عکس تو در لابی هتل، کنار سفره ی هفت سین
این عکس رو با لبهای کاکائویی توی ماشین انداخی، وقتی چادرتو همزمان با کلاه باباجون سر کرده بودی
این عکس ها هم داخل فضاسازی شهر قم ازت گرفتم