غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

جنــــــوبی ها

1393/1/23 1:31
258 بازدید
اشتراک گذاری

امسال عمــــوها و زن عموها رفتن جنوب(اصفهان، شیراز، قشم و ...)

هفته ی اوّل عید عمو محمد و زن عمو حمیده

هفته گذشته هم عمو علی و زن عمو سمیرا

کلّی از خاطراتشون لذّت بردیم، ایشالله بزرگ شدی توروهم می بریم.

عمو محمد برات کافشن و عموعلی برات دمپایی روفرشی آورده بودند.(دستشون درد نکنه)

 

و تو عاشق پیراهنی که برای عزیز آورده بودند شدی، با مکافاتی از تنت در آوردیم.

عزیزم بخنـــــــــد، آخر شب خیلی جیغ زدی هااااااااا

پسندها (1)

نظرات (7)

خاله مریم
23 فروردین 93 10:44
الهی عزیزم سوغاتی هات مبارکت باشه چقد بهت میان. دست عمو ها و زن عموها درد نکنه.
محمدمعین کوچولو
23 فروردین 93 10:46
غزلی تو پیرهن عزیزجون گم شده. چه جوری پیداش کردین؟
دايي
24 فروردین 93 10:00
اخ فداي جيغاش بشمبعدشم مامان غزل، اون كاپشنه نه كافشن، مثلا تو معلميا
مامان حدیث
24 فروردین 93 10:21
انشاا... همیشه به شادی بپوشه
مامان محیا
27 فروردین 93 20:59
کاپشن نو مبارک
مامان مهدیه
30 فروردین 93 17:38
سلام عزیزم دوقلوهای من ساراوثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وبلاگ ما بیاین و بهشون رای و امتیاز5 رو بدین
فاطیما(مامان ایلیا)
10 اردیبهشت 93 14:12
آقااااا کاپشن هدیه گرفته غزل جون؟ به به چه کاپشن قشنگی کاپشنش صولتیه؟ اینهمه تاکید اصلن رو کلمه ی کاپشن نبودا!!