غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

مهمونی مهرسا کوچولو

1392/8/17 21:17
272 بازدید
اشتراک گذاری

غزلم، امروز عصر خونه ی دوست من، خاله سمیرا دعوت بودیم

این مهمونی که توأم با زیارت عاشورا بود به مناسبت تولّد دخمل شیرینش مهرسا کوچولو بود

من اصلا یادم نبود که دعوتیم، عصری خواب موندیم و یه کوچولو دیر رسیدیم، واسه همین فرصت نبود از دیانا کوچولو و امیرحسین عکس بگیرم.

اما تو با کوثرنانازی و مهرسا کوچولو عکس انداختی

مهرسا و کوثر

به ترتیب از راست به چپ: غزلم، کوثر، مهرسا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله فاطیما(مامان ایلیا)
19 آبان 92 14:12
قربونت برم که گیره زدی ماشاالله موهات بلند شده ای جووونم این دخملی که کنارت نشسته چقد ناز داره ای جووونم خدا حفظتون کنه واسه مامان باباهاتون
خاله فاطیما(مامان ایلیا)
19 آبان 92 14:13
حکیمه جون مرسی بابت تبریک تولد ایلیا ایشاالله تولد صد و بیست سالگی غزل رو تبریک بگم بهتون (ماشاالله اعتماد به نفس)
خاله فاطیما(مامان ایلیا)
1 آذر 92 16:47
سلام حکیمه جون خدا مامان بزرگت رو رحمت کنه اللهم صل علی محمد و آل محمد
خاله فاطیما(مامان ایلیا)
1 آذر 92 16:48
تولد ایلیا بیستم ابان تو هون پستم نوشته بودم چون بیستم آبان نزدیک به روزهای شهارت بود زودتر گرفتیم تولدش رو ... رمز اون پست رو واست میزارم چیز خاصی نیس چون نصفه نیمه شد و فقط حال و هوای نوشتن داشتم واسش رمز گذاشتم تا بعدا کامل کنم