فرشته ی محافظ کودکان
در آیه11 سوره«رعد» مى خوانیم: «براى انسان مامورانى است که پى در پى از پیش و رو، و پشت سرش قرار مى گیرند و او را از حوادث حفظ مى کنند» ( لَهُ مُعَقَّباتٌ مِنْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ مَنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مَنْ امْرِ الّله).
************************************
و در پی شیطنت های سحر جون ، این خدای مهربان است که مواظبش است.
سحر نازنینم، چند شب گذشته، شیشه میزعسلی رو انداختی و خودتو زخمی کردی.
تمام بدنت جراحات سطحی بود امّا انگشت دستت خیلی خون میومد.
بابایی برات شست و چسب زد اما تو چسبو میکندی و دوباره خون میومد، برای همین بابایی کلّ دستتو باند پیچی کرد تا تو چسبو نکنی.
بعدشم بردیمت پارک تا حسابی حواست پرت بشه و دست از سر دستت برداری.
24 ساعت بعدش، دستتو باز کردم که الحمدلله جوش خورده بود.
بعد از این حادثه، من و شما دوتا خواهرا اومدیم تو اتاق خواب . من براتون فیلم گذاشتم توی کامپیوتر تا بیرون نرید و بابایی بتونه خورده شیشه هارو جمع کنه.
توی این عکس غزل جون داره نماز میخونه و سحر جونم داره کامپیوتر نگاه میکنه.
وقتی چسب زخم رو میکندی . بابایی دستتو کلا با باند پیچید.