غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

دوره ی دوستانه ای دیگر

1395/3/6 1:52
124 بازدید
اشتراک گذاری

غزل عزیزم

در پی دوره های دوستانه

در ماه اردیبهشت، به خونه ی خاله سمیرا(مامان سایدا جون ) رفتیم.

بخاطر کسالتی که به دلیل حساسیت فصل بهار داشتم، توان نداشتم سحر و باخودم ببرم و سحر جونم موند پیش عزیز جون خونه ی باباجی.

غزلم، تو بودی و دوستان همیشگیت ایلیا و سایدا و البته دوست کوچولومون محمدمهدی نازنازی.

عصر خوبی بود و تو و سایدا و ایلیا خیلی خوب باهم بازی میکردید. ایلیا خیلی هنرمندانه شمارو میخندوند و برای ما جالب بود.

با اشتها عصرونه خوردید، دوچرخه سواری کردید، بازی کردید و .... عااااالی بودید.

کم کم دیگه به هم عادت کردید، باهم ارتباطات خوبی دارین.

همدیگه رو توی خاطراتتون دارید تا دوره های بعدی.

خیلی خوب میتونید باهم تعامل کنید.

همه ی شما متولّد یک سال هستید. سال 91

سایدا ... ایلیا ... غزل ... خدا حفظتون کنه

و از این به بعد هم سحر ... و محمد مهدی به جمعتون اضافه میشن.

سایدا جون و غزل جون و خاله زهره، برای محمدمهدی جون یه بلوز و شورت سبز هدیه گرفتن و تقدیمش کردن. ایشالله خوشش بیاد.

«  محمدمهدی جون قدمت مبارک »

* خدا حفظت کنه*

پسندها (2)

نظرات (0)