غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

دوره ی مهمونی

1394/8/14 0:39
252 بازدید
اشتراک گذاری

چندروز پیش دوره مهمونی دعوت بودیم. بابایی سحر نگه داشت، من و غزل به مهمونی رفتیم.

اینبار دوره خونه ی « مهرساکوچولو » بود.

توی جمع ده پونزده نفری بزرگترها، شما سه تا کوچولو « غزل، مهرسا، کوثر» خیلی قشنگ و خوب باهم بازی میکردید.

وقتی می خواستیم بریم مهمونی ، غزل، پیراهن و پالتویی که خاله منیژه براش دوخته بود رو پوشید و از فرط خوشحالی از نیم ساعت قبل حرکت دائم تو خونه بدو بدو میکرد و میگفت: « من دکتر کوبی هستم، با بچّه ها میربونم، بازی میکنم، وسیله هاشونو دست میزنم اژازه میگیرم، و ... »

 

پسندها (2)

نظرات (0)