بــــازی بــــابــــاها
طبق معمول این شبهای بلند و گرم، اکثــرا میبریمت پارک میدون ارگ
امشب توی پارک « کوثر خانم » رو دیدیم.
کوثر کوچولو دو سال از تو بزرگ تره، باباش دوست بابایی و مامانش دوست منه.
من و مامان کوثر باهم صحبت میکردیم.
باباها هــــم با شما بازی میکردن.
اینقد به باباها خوش گذشته بود که یهویی دیدیم خودشونم سوار « الا کلنگ » شدن.
و آخـــرای بازیشون، شما کوچولوهارو بغل کردن تا توی مردم کمتر خجالت بکشن و بهونه داشته باشن.
« تازه می فهمم که چرا توی بعضی از پارک ها، وسایل بازی خراب میشه »
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی