صــــدقـــه
یکی از علایق تو ، موقع بیرون رفتن از خونه
انداختنِ صدقه است.
این کار رو از بابایی یاد گرفتی و خیلی هم دوست داری.
بخاطر همین، چند وقت پیش به عمو علی گفتیم برامون از بانک، دو بسته سکّه های نو و تمیز بیاره، که وقتی تو بهشون دست میزنی ، میکروب نداشته باشن و تمیز باشن.
تمام سکه هارو توی یه کمد که دست تو بهش برسه گذاشتیم.
حالا، هر وقت از خونه بیرون میریم، داد میزنی: پـــول، پـــول، ....
بعد خودت میری، چنتایی برمیداری و می اندازی توی صندوق.
اصرار میکنی که حتماً هم خودت، بدون کمک بندازی.
قربونت برم که روی پنجه هات میایستی تا قدّت به صندوق برسه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی