غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

عروسی پسرعمه قاسم

1393/8/9 15:44
235 بازدید
اشتراک گذاری

هفدهم مهر، جشن عروسی پسرعمه ی مامان غزل (پسرعمه قاسم) بود.

اون روز من خیلی مهمون داشتم، بخاطر اینکه تو اذیت نشی و خواب و استراحتت بهم نخوره توروگذاشتم خونه خانم حافظی ، بقول خودت: آله جون ( یعنی خاله جون) و ساعت هفت غروب موقع رفتن به سالن اومدم دنبالت.

اون روز خاله رقیّه جون ، تورو خیلی خیلی خوب آماده  کرد.

این هم غزلم، فاطمه جون و دایی جون

وقتی رفتیم توی سالن، مثل خانوم خانوما یه گوشه ای نشستی و کاملا آروم و خانوم بودی.

یهوووووویی توی کیف عزیز چادر مجلسشو دیدی

چادرو در آوری و سرت کردی

و اکثر مراسم سرت با اون چادر گرم بود.

آفرین به دخترم که پیش داماد چادر سرش بود.خندونک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دايي عباس گلD:-
11 آبان 93 14:37
غزل دوس دارم بيام يه بغل محكم بگيرمت...دلم واست ي ذره شد دايي جونم