غـــــزلغـــــزل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
سحــــرسحــــر، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

بهونه های قشنگ ما برای زندگی

روزهای مامانی و دختـــــرا

1395/3/18 1:19
158 بازدید
اشتراک گذاری

دخترای گلم غزل و سحر نازنینم

اکثر روزها از صبح تااااااااااا غروب

من و شما باهم توی خونه تنهایم.

همیشه سعیم اینه که روز متفاوتی براتون داشته باشم.

صبح که بیدار میشم، با سرعت صبحانه رو آماده میکنم و بعد تلویزیونو روشن میکنم و یه برنامه مورد علاقه از شبکه ی کودک یا از برنامه های ضبط شده رو میزارم. بعد کم کم شما وروجکا بیدار میشید.

هر کدومتون که زودتر بیدار بشید، میرید آبجیتونو بیدار میکنید.

بعد از صبحانه ی سه نفره که سحر سعی بر به هم ریختن سفره داره

شما بازیهاتون انجام میدید و منم تند و تند کارهای آشپزخونه و ناهار

کارام که تموم میشه میام پیشتون

بازیهای شما اغلب با وسایل خاله بازی و آشپزخونه ای خودتونه

خسته که میشید گریزی به دفترکتاب و مداد رنگی میزنید

بعدش یه کم تلویزیون و سی دی شاد

تااااااا نماز ظهر که سه تایی باهم میخونیم و هر کی به روش خودش

مثلا غزل با نگاه کردن به من

سحر هم با خوردن مهر و به هم ریختن جانمازا

ناهار دورهمی و خواب عصر

بعد از خواب عصرونه میدم بهتون ( بستنی، دنت، ژله، میوه، آبمیوه و ... )

گاهی لباسای نوزای غزلو تن سحر میکنم و در همون بازه سنی عکس میگیرم

مثل لباس زیر که برای پنج ماهگی جفتتونه

 

 

گاهی هم سه تایی لاک قرمز میزنیم و براتون آهنگ شاد میزارم مثل عکس زیر

گاهی اگه نیروی کمکی مثل مهدیه و محدثه باشن مسجد هم میریم

و گاهی پارک

و خلاصه اینکه تا هشت شب باهمیم تا وقتی بابایی بیاد و یه شب خوب رو برامون رقم بزنه

 

پسندها (2)

نظرات (0)